پارک ارم
هفته ی پیش من و النا و مامان جون فاطمه و خاله هدیه رفتیم پارک ارم.اینم شرح ماجرا
اول رفتیم باغ وحش.اینجا النا داره میدوه بره سمت باغ وحش
شترمرغهای خوشگل با صدای خیلی عجیبی که داشتن
این قفسه پر از پرنده بود
طاووس زیبا
اینم قفس آقا خرسه بود که شامل لونه اش با یه سری چوب بود که روشون بازی میکرد و خیلی جالب بود.خودش هم گوشه ی سمت راست تو سایه نشسته
یه سری بچه مدرسه ای همون موقع اومدن داخل محوطه که آقا خرسه هم از بی حالی در اومد و شروع کرد قدم زدن و خودی نشون دادن...
قفس آهو های نازنازی
اینم النا که کنار قفس شیشه ای میمون ها وایساده و داره هویج خوردنشونو نگاه میکنه.خیلی بامزه بود , دور تا دور هویجو میکند و فقط مغز هویج رو میخورد.
اینم شتر ها
اینم دوستی که النا تو پارک پیدا کرد و داره براش توضیح میده.اسمش هم پارسا بود.
فیلها که خیلی کارهای بامزه ای میکردن و از سریلانکا هم آورده بودنشون.حسابی آب بازی میکردن.
اینم سلطـــــــــــــــــــــــــــــــــــــان جنگل خواب آلو که همگی با خانواده خواب بودن.النای نترس که رفته بود اونو بیدار کنه.
ببر ایرانی هم بود که ته قفس خوابیده بود.
اینم تمساحه, سوسماره نمیدونم چیه؟
بقیه ی حیوونا رو دیگه ازشون عکس ننداختیم.
اینجا هم مهد حیوانات بود که اولش النا اینجوری از پشت قفس داره نگاهشون میکنه...
بعد مسئولاش گفتن میتونه بره داخل قفس, دیگه النا سر از پا نمیشناخت.
دنبال حیوونا میکرد تا بگیرتشون
پر از بچه خرگوش و بزغاله و جوجه اردک و مرغ و خروس و جوجه و... بود
اینم شهربازی پارک ارم
با کلی بازیه دیگه که ازش عکس ننداختم.
اینا هم یه سری سکوهای خوشگل و خوشرنگ که النا اول براندازشون کرد...
بعد رفت بالا
اینجا هم که دیگه نشسته روشون
اینم یه حوض خوشگل
اینم آخرین عکس که موقع برگشت کنار دریاچه پارک ارم ازش انداختم