النا تو روروئک
اینجا خونه مامان جون فاطمه اس.اینم عشق مامانیه که زل زده به دوربین.
برید ادامه مطلب...
اولش از قسمت جلوی روروئک که یه سری چراغ داشت و آهنگ میزد خوشش میومد, ولی بعدآ دیگه خوشش نمیومد و منم درش آوردم.
موقعی که النا رو سوار روروئک میکردم ,حتمآ جوراب پاش میکردم که روی سرامیک پاهاش کثیف نشه یا روی موکت پاهاش کشیده نشه و زخم نشه یا اینکه زبر نشه.ولی امان از دست این النای شیطون که اصلآ رابطه خوبی با جوراب نداشت.
انقدر تلاش میکرد تا بالاخره موفق میشد.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی