مسافرت عید 93-قسمت اول
النا از غروب روز 2 فروردین تب کرد و حسابی بی حال شد.صبح روز سوم فروردین بردمش پیش دکتر و النا جونم برای اولین بار آمپول زد که اصلآ هم گریه نکرد.
بعد از اینکه دارو هاشو از داروخونه گرفتیم حرکت کردیم به سمت جنوب.النا هم یواش یواش حالش بهتر شد و تا 2 ساعت بعدش کاملآ تبش قطع شد.
اینجا نزدیک بروجرده و ما برای استراحت اونجا وایسادیم و النا هم داشت توپ بازی میکرد.
بعد از ظهر رسیدیم دزفول که خاله و شوهرخاله النا اونجا بودند و ما هم رفتیم پیش اونا.به غیر از دزفول ما اهواز و آبادان و خرمشهر و شوش و شوشتر هم رفتیم ولی به نظرم توی این شهرهای جنوبی , دزفول از همه جا قشنگتر بود و من از دزفول بیشتر از بقیه شهرها خوشم اومد.
اینجا هم کنار رودخونه ی دزفوله.هوا هم خیلی خوب بود.
اینجا بی حالی النا مشخصه.
بقیه عکسها رو ایشالا تو یه پست دیگه سر فرصت میذارم فعلآ