عکسهای النا
این عکسهای النا مربوط به قبل از عیده که جا مونده بود الآن میذارمشون.
بقیه ی عکسها رو میتونید تو ادامه ی مطلب ببینید
این قلاب ماهیگیری و حیوونای دریاییشو مامان جون فاطمه برای النا خریده.از موقعی که اومدیم خونه النا گفت که یه لگن بیارید تا من توش آب بریزم تا بتونم ماهیگیری کنم.اینم دختر ماهیگیر من
اینم یکی از خانه داری های النا که از موقعی که کتاب "لونا خانه دار میشود" رو براش خریدم همش فکر این کارهاست.البته الآن یه کم از سرش افتاده.
النا از اینکه تنهایی بره بالای اپن آشپزخونه یا مثلآ بالای صندلی وایسه میترسید.اما قبل از عید با ترفند قوی میشی و... اینا دیگه نمیترسه.اینم عکساش
اولش کمی میترسید
کمی بعد...
بعد تر...
و دیگه حالا ژستهاش
النا عاشق خاگینه اس و البته دوست داره خودش درست کنه.اینجا هم روی اپن مشغول هم زدن موادشه
اینجا هم داره برای کیتی کلاه میبافه که سرما نخوره.مامان جونش هم بهش یه جفت میل و یه تیکه کاموا داده تا ببافه.
قربون اون لبات برم که باهاشون تمرکز میکنی
یه روز هم وسط خونه تکونی این کلاهه رو گذاشته بود سرش و بدو بدو اومد گفت مامانی عکسمو بنداز.